به چنگ گرفته، فتح شده، بیخته شده. (ناظم الاطباء). رجوع به دست زدن شود، ربوده شده. (ناظم الاطباء) ، مس کرده. مس شده. ممسوس: از علوم شرع بی بهره مانده، مشتی جاهل دست زدۀ شیطان. (اسرارالتوحید ص 305). پس چون آن الفاظ از کثرت استعمال دست زده و پای مال شده است... (منشآت خاقانی چ دانشگاه ص 174)
به چنگ گرفته، فتح شده، بیخته شده. (ناظم الاطباء). رجوع به دست زدن شود، ربوده شده. (ناظم الاطباء) ، مس کرده. مس شده. ممسوس: از علوم شرع بی بهره مانده، مشتی جاهل دست زدۀ شیطان. (اسرارالتوحید ص 305). پس چون آن الفاظ از کثرت استعمال دست زده و پای مال شده است... (منشآت خاقانی چ دانشگاه ص 174)